جدول جو
جدول جو

معنی گربه دشتی - جستجوی لغت در جدول جو

گربه دشتی
(گُ بَ / بِ یِ دَ)
گیاهی است خوشبوی که آن را به عربی اذخر گویند. (برهان) (آنندراج) ، نوعی از گربه است. ضیون. (مهذب الاسماء) (دهار). نوعی از گربه است که از پوست آن دم آهنگری درست میکنند، مانند پوست وشق که پوست آن لطیف است. (شعوری ج 2 ص 328)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خُ فَ / فِ یِ دَ)
بقله حمقاء بریه. طیلافیون. ایلیقبرا. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(کِ تَ / تِ یِ دَ)
کرتۀمریم. (مهذب الاسماء). گیاهی است خوشبوی و آن را به عربی اذخر گویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). گورگیاه. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به اذخر شود
لغت نامه دهخدا
(شُمْ بِ دَ)
نام یکی از رودخانه های فارس، آب آن شیرین مایل به شوری است. آب رود خانه چنیز از چندین فرسخ عبور کند در نزدیکی باغان ناحیۀ سنا شنبه به رود خانه دزگاه آمیزد و رود خانه شنبه گردد. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(گُ بَ/ بِ چَ / چِ)
کبودچشمی. زاغ چشمی. ازرقی. داشتن چشمی آنچنان گربه. رجوع به گربه چشم شود
لغت نامه دهخدا